خرداد 93 ....
....شاهزاده کوچولوی من ....
یه عالمه عکس به روایت تبلت خاله جون الناز و دوربین خودت از 10 خرداد 93 تا 12 تیر که خاله جون الناز مشهد بودن و وقتی خاله مشهده مخصوصا اگه عمو می ثمم بقول شما باشه تو اصلا دلت نمیخواد بیای خونه حتی شبم دوست داری خونه مامان جون باشی و از روزی که اونا رفتن شما همش یاد میثمو میکنی و تا در میزنن یا صدای تلفن میاد میگی می ثمه؟ حتی گاهی شبا خوابشو میبینی و تو خواب میگی می ثم ب یل (میثم بغلم کن)
فیگور ارمیا واسه عکس
وقتی ارمیا گل کنده و میخواد بوش کنه
ارمیا در حالل بررسی استخر
پاکسازی استخر
زور آزمایی ارمیا
گشتن تو باغ و بررسی درختای آلبالو
بررسی سنگها توسط مهندس خاکشناسی ....
فیگوری که خاله جون الی یادتت دادن
ارمیا در حال خوردن کشـــــک
بدون شرح
اینم یه جورشه دیگه
نشون دادن مالکیت توسط ارمیا
نمیدونم چی باید بگم
خیلی زبلی بچه
ارمیا و مقایسه قد با خرسی لگوهاش
ارمیا در حال عکس گرفتن با دوربینی که خود ساخته
ارمیا از هر هجومی به مامان جونش پناه میاره و یه آغوش امن و قابل اطمینان و نگاه پر رو و مرموزش
اینم کشف جدید ارمیا واسه استفاده از لگوهاش