ERMIAERMIA، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

نازنینم دوست دارم

شیرین کاری ....

1392/11/10 12:46
نویسنده : الهام
220 بازدید
اشتراک گذاری

نازدونه مامان...

 

روز به روز شرتر و خستگی ناپذیر تر میشی . از صبح ساعت 8:30 که پا میشی و تا شب ساعت حدود 12 که میخوای بخوابی روی هم رفته بینش 3 ساعت میخوابی و بقیشو یه سره در حال دویدن و آتیش سوزوندنی گلکم . نمیدونم ازینهمه دویدن و فعالیت بدنی خسته نمیشی؟؟؟؟!!!!!

واسه خوراکت تا ظهر که خونه مامان جونی اونا طفلیا یه سره حواسشون به صبونه و نهار و بین روزتن و عصرام که خونه خودمونیم و اگه بریم بیرون واست عصرونه آماده میکنم و شبم شامت جدا ست . ولی همیشه موقع شام با ما هم همراهی میکنی ....

عاشق سیب زمینی و مشتقات سیب زمینی هستی و عصرونه همه مدلشو واست آماده میکنم . از سرخ کرده تا انواع کتلت و کوکو

چون ماهی دوست نداری واسه اینکه حتما یه جوری به خوردت بدمش دستورات مختلف پختو SEARCH کردم  و همشو تو تایمای مختلف واست درست کردم و نخوردی تا اینکه بالاخره دیروز کتلتیشو پختم و خیلی استقبال کردی . خوشحالم که بالاخره موفق شدم فرشته نازم.

 

1- عاشق چیپس هستی و وقتی چیپس میخوای میگی  چیس

2- تو میوه ها سیبو از هر میوه ای بیشتر دوست داری و تا سیب میبینی میگی دیب

3- اینقد عاشق توپی که حتی عکس توپ تو کتاب و روی دیوار هم توجهتو جلب میکنه و یهو میگی دوب

4- تا یه جا پرنده میبینی با خوشحالی داد میزنی و دهنتو غنچه میکنی و میگی تو تو

5- گاهی اوقات که کتاب واست میخونم من خط میبرم و شما وقتی خودت تنهایی و کتاب بر میداری دراز میکشی رو زمین و با انگشتت رو خطا راه میری و آهسته زمزمه میکنی (مثلا خط میبری و میخونی)

6- اینقد زبلی که وقتی میخوای حال یکیو بگیری الکی گریه میکنی و اینقد اینکارو با مهارت انجام میدی که آدم اولش فک میکنه واقعا داری گریه میکنی (فیلمش موجوده)

7- وقتی دستت کثیف میشه و عصبی میشی فقط واسه اینکه زود تمیزش کنی دسستو میمالی به شلوارت یا پات و بعد میای سمت من و آشغالی اگه تو دستت باشه میبری سطل آشغال و انگشت اشاره چپتو میکنی دهنت و میگی ه‚ یعنی اظهار ندامت و پشیمونی میکنی از کارت

این اظهار ندامتت خیلی جالبه و دیدنیه چون هم صدا در میاری و هم انگشتتو گاز میگیری و سرتو تکون میدی خنده

8- شیشه های روی میزا رو هم ما و هم مامان جون اینا چون هی هل میدی و میندازی زمین برداشتیم و مثلا من گذاشتمش رو تختت تو اطاقت . واسه همین تا میریم تو اطاقت یهو  ه‚ میکنی و دستتو گاز میگیری و ....

 

راستی ارمیای مامان امشب عروسیه کمال جونه و قراره با هم بریم عروسی . حتما حسابی بهمون خوش خواهد گذشت.

 

خوردن ماست بعد از شام ....

به به  چه خوشمرست !!!!خوشمزه

ا′ه دستم کثیف شد باز ناراحت

اشکال نداره میمالمش به پام  زبان

ه‚ وای وای پامم کثیف شد تعجب مامان  چشمک

 

ساعت حدود 23:50 شب

نمیدونم ارمیا تو سبد اسباباش دنبال چی میگرده!!!!!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)