اگر تو نبودی ....
جهان، بی خنده های تو معنا نخواهد داشت. اگر تو نباشی، هیچ بهاری حتی اگر لبریز شکوفه باشد دیدن ندارد.
اگر تو نبودی، باران ها همه دلگیر می شدند و هیچ مادری عاشقانه زیر باران ها، بی چتر لبخند نمی زد. اگر تو نبودی، آسمان با همه حجم آبی اش، در چشم های همیشه خیس هر پدری، دلگیرتر از چهار دیواری کوچکی می شد که به زندانی کوچک بیش نمی ماند.
اگر تو نبودی، شمعدانی های لب پنجره، این گونه زیبا گل نمی کردند و عطر سیب، دیگر معنایی نداشت.
اگر تو نبودی، نه پدر معنا داشت، نه هیچ مادری بهشتی می شد.
اگر تو نبودی، شکوفه های زندگی به بهار نمی رسیدند و ما بی مفهوم ترین واژه ای می شد که در لغت نامه ها می شد پیدا کنی.
تو ، باغچه ای از امیدی که از شکوفه های انار لبریز است.
این روزها اگر عاشقانه سپری می شوند، به عشق بودن توست. دنیا با تو همیشه زیباست؛ زیباتر از همه روزهایی که سراغ دارم.
دنیای کودکانه تو، صمیمی ترین دنیایی است که هر لحظه بارها آرزو می کنم تا کاش می شد یک بار دیگر به این دنیای کودکانه قدم بگذارم!
کاش دنیا همیشه کودک بماند و کودکانه ترانه های عاشقانه اش را لالایی شب های بی خوابی مان کند!
کاش دنیا به زیبایی روزهای کودکی می شد!