آراشگاه ارمیا....
فرشته قشنگ من دیروز عصر واسه اولین بار موهاتو کوتاه کردیم. وای نمیدونی چقد ناز شدی و صورتت تپل و خواستنی شده .
چند روز پیش مریم جون گفت یه آرایشگاه کودک نزدیک خونشون باز شده که خیلی محیط جالبی واسه بچه ها داره و سرگرمشون میکنه . منم خواستم تلفنشو زحمت بکشه بگیره و به من بده.
دیروز عصر خاله جون المیرا ز زد و واسه آقا پسر ناز ما وقت آرایشگاه گرفت واسه ساعت . خاله جونت نتونست با ما بیاد چون میخواست جایی بره . رفتیم اونو گذاشتیم و با خاله جون عادله شمارو بردیم سالن واسه کوتاهی موهای خشکلت . ولی ما یه کم زودتر رسیدیم و اونجا دو تا خانوم مهربون ازت استقبال کردن و یه عموی مهربون که میخواست موهاتو کوتاه کنه.
یه عالمه بوسیدنت و ازت تعریف کردن که چه ناز و خوش خنده است . بعدم شروع کردن با بازی و کوتاهی موهات .
طوریکه حتی متوجه نشدی دارن موهاتو کوتاه میکنن. خیلی بهت خوش گذشت و خیلی هم ناناز شدی عشق من.
آخرای کارت بود که مریم جون و سارا جون با خانم دایی فرزانه اتفاقی ازونجا رد میشدن و مارو دیدن و اومدن داخل آرایشگاه و بوسیدنتو و تعریف و تمجید و ....
یه عالمه هم مریم جون ازت عکس گرفت ....
به هر حال عین آقا دامادا که میرن آرایشگاه یه عالمه همراه داشتی و با استقبال و بدرقه روبرو شدی گل ناز من.
اینم یه عالمه عکس از اولین آرایشگاه نازنین پسر من....
((بهترینها رو همیشه واست میخوام گل همیشه بهار من))