ERMIAERMIA، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره

نازنینم دوست دارم

بازی فکری و خمیر بازی ....

1393/3/10 11:36
نویسنده : الهام
424 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزکم ....

روز 5 شنبه صبح بابا حمید بعد حدود 2 ماه رفتن شهرستان واسه اجرای پروژه و سفارش شما رو یه عالمه به من و بابا جون کردن تا بهت سخت نگذره ....

منم شما رو گذاشتم خونه مامان جون و رفتم دفتر. ظهر که اومدم خونه مامان جون .... نهار خوردیم و خوابیدیم و عصر با خاله جون الی و مامان جون رفتیم واسه خرید لباس واسه شما .

هوا خیلی دلش گرفته بود و بعد چند دقیقه از حرکت ما به قول شما بااون (بارون) شدید و قشنگی اومد و هوا خیلی خنک شد.

اول رفتیم یه لباس از جایی که خاله المیرا صبح دیده بودن واست خریدیم و بعد رفتیم سمت بلوار پیروزی تا بریم کتابخانه کوچک ما . ازونجا واست یه بازی فکری و یه خمیر بازی خریدم . وقتی داشتیم با خاله الی دنبال یه بازی متناسب سن شما میگشتیم یهو شما که تو بغل خاله بودی چون فهمیدی داریم واسه تو خرید میکنیم انگشت اشارتو بردی بالا و سرتو تکون دادی و گفتی توپ (یعنی فقط توپ واسم بخرین ...چیز دیگه نمیخوام) اینقد این کارت خنده دار بود که من و خاله یه عالمه خندیدیم .

بعد رفتیم تینیجر واسه خرید لباس. ازونجایی اصولا لباس تو خونه هاتو ازونجا میخریم آقای فروشنده کاملا میشناسنت . تا وارد شدیم و سلام کردیم و گفتم واسه پسرم لباس میخوام گفت واسه همین اقای مهندسمون و من و الی خندیدیم و شروع کردیم به انتخاب چند تا لباس و بعد خرید طبق معمول تشکر کردی و آقا خیلی خوششون اومد و برگشتیم خونه .

رسیدیم خونه بازیاتو باز کردی و شروع کردی به خمیر بازی با بابا جون.

ولی بازی فکریتو تا باز کردم اول فک میکردی مثه بازیایی که تا حالا داشتی باید رنگا رو رو هم بزاری واسه همین اصلا به شکلاش دقت نمیکردی و فقط حواست به رنگ بود حتی وقتی من و خاله هم واست شکلشو درست میکردیم میگفتی no no no no  و برمیداشتی و میذاشتی رو رنگ خودش و بزور میخواستی جا بزنیش و بعد عصبی میشدی و پرتشون میکردی ...

ولی دیشب یه خورده بیشتر دقت میکردی و در عین حالیکه بازم حواست پرته رنگاش میشد ولی هر از گاهی درست انجام میدادی.. نیاز به دقت بیشتری داره پسر باهوش من ....

راستی ارمیا یه خبر خوش خاله جون الناز دیشب ساعت حدود 1 اومدن مشهد. من هنوز ندیدمش ولی شما از صبح پیششی !!!

یه چیز خوبی که بعد برگشتن از سفر نسبت به شما خوشحالم میکنه اینه که خداروشکر اشتهات خیلی خوب شده و بدون درد سر غذا میخوری .

 

پسندها (2)

نظرات (4)

مامان گل پسر
10 خرداد 93 14:34
لباسا و اسباب بازیهای جدید مبارک ارمیا جون..
الهام
پاسخ
مرسی خاله مهربونم
مامان گل پسر
10 خرداد 93 14:35
آدرس یه سایت واسه تزیین عکس: http://photofunia.com/
ریحانه.م
12 خرداد 93 12:53
سللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللام عیدتون مبارک ارمیا رو بوس کنین
مامان کیا
16 خرداد 93 12:50
سلام مامان ارمیاجون،میگم این تینجردقیقاکجاس؟میشه ادرسشوبدی؟من واسه لباس توخونه معمولایامیرم پاساژ زمردکنارهتل پارس،یازیست خاوریافروشگاههای همین جوری....اسباب بازیها هم خیلی قشنگن مبارک اقای مهندس باشه،فک کنم یک فروشگاهی توالماس شرق مثل ایناروداره،این فروشگاه توپیروزیه؟