جدیدترین کارای ارمیا .....
عزیزدلم امروز دقیقا اسال و 4 روزته و امروز آخرین روز مهره و از صبح سحر حسابی داره بارون میاد یه بارون قشنگی که آدمو احیا میکنه ....
تا الان اینقد کارای جدید انجام میدی که واقعا گاهی یه چیزاییش از قلم میفته تا بنویسم واست ....
اینقد شیرین و دوست داشتنی شدی که قابل توصیف نیست عشق من .
هر کاری که میخوای واست انجام بدن یا چیزی که میخوای بخوری با اشاره انگشت اشاره بهمون میفهمونی که چی میخوای و وقتی میگیریش با گذاشتن دستت رو سینت و خم شدن تشکر میکنی
وقتی یه کاری رو نخوای انجام بدی یا یه چیزی رو نخوای بخوری با قاطعیت میگی نه و سرتو با انزجار تکون میدی ....
یه کار زشتی که میخوای بکنی یا به چیزی که نباید دست بزنی میخوای دست بزنی قبل انجامش خودت به من یا خاله جونات نکاه میکنی انگشت اشارتو تکون میدی و سرتو تکون میدی و نچ نچ میکنی یعنی کار زشتیه ولی انجامش میدی ..
یه چیز کثیفو که میبینی و نباید بهش دست بزنی صورتتو میکشی تو هم و میگی اه
وقتی میری سمت بخاری یا لیوان چای انگشتتو سریع بهش میزنی و زود جدا میکنی ببینی داغه یانه اگه داغ بود خودیت میگی جیز ... بعدم میخندی و ازش فاصله میگیری
به توپ و توپ بازی خیلی علاقه داری و یه جور خشگلی میگی توپ که قابل نوشتن نیست.عاشق ماشین بازی هم هستی با صدای اوم ب اوم ب
وقتی کسی ازت میپرسه فلان اسباب بازیت کو اگه پیداش نکنی اولین کاری که میکنی خم میشی و زیر مبلا رو میگردی چون میدونی حتما اونجاها انداختیش و بالاخرا پیداش میکنی
وقتی یه نفرو از دور میبینی و میشناسیش دستتو واسش تکون میدی و خوشحالی میکنی
خودت با انجام یه سری کارا بینیتو خالی میکنی و تمیزش میکنی
دوسه روزه وقتی بابا جون دراز میکشن میری رو پشتشون میشینی و باهاشون بازی میکنی
عاشق خوردن بستنی و شکلات و آبنبات و میوه و آبمیوه ای و تا در یخچالو باز میکنم وقتی شما تو بغلمی سریع برمیگردی سمت پارچ آبمیوه و با انگشت نشون میدی و از ته دل میخندی و هه هه میکنی تا بهت بدم
تا به یه میز یا یه چیزی میرسی که میتونی روش آهنگ بزنی با اون دستای کوچیکت مثلا میزنی و به اطرافت نگاه میکنی و میگی دست
عاشق دیدن فیلم عروسی هستی و اینقد با دقت و آروم میشینی میبینی و گاهی میری تو حال خودت و سر جات پامیشی وامیستی و شروع میکنی به رقصیدن که اصلا متوجه اطافت نیستی(فیلماش موجوده)
عاشق تبلیغات تی وی هستی مخصوصا تبرک و بالا بالا
وقتی کنترل دستت میرسه میگیری سمت تی وی و مثلا شبکه رو عوض میکنی و تا گوشی موبایل یا تلفنو بر میداری سمت گوشت میبری و مثلا یه کم حرف میزنی بعد میدیش به من یا بابا و میخندی ....
پسر نازم :
باران باشو ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست!