ERMIAERMIA، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره

نازنینم دوست دارم

سال 1395

1395/1/2 12:22
نویسنده : الهام
736 بازدید
اشتراک گذاری

سال نو مبارک

گل دردونه من امسال هم به رسم هر سال شب عید به صرف سبزی پلو و ماهی خونه مامان جون بودیم . من و شما روز 29 اسفند از صبح رفتیم خونه مامان جون . من رفتم بیرون با مامان واسه خرید و شما با پدر جون رفتی پارک و حسابی بهت خوش گذشته بود . شب شام آخر سالو همه اونجا بودیم که جای عمو میثم و عمو آرش حسابی خالی بود. به شما و آرسین حسابی خوش گذشت و تا 12 اونجا بودیم. وقتی اومدیم خونه هفت سینمونو چیدیم و شما تک تک تجزیه و تحلیل کردی هفت سینو...

صبح ساعت 8 روز یکشنبه سال تحویل شد ولی شما خواب بودی و حدود 9 بیدار شدی .

امسال معنی عید و هفت سین و عیدی رو خوب متوجه میشدی . از صبح که پاشدی همش منتظر بودی بابا بهت عیدی بدن و مشتاق بودی ببینی عیدیت چیه ؟؟؟؟

ساعت حدود 12 رفتیم خونه مامان جون واسه عید دیدنی و نهار و عصر رفتیم خونه پدر جون که همه اونجا بودن و به شما خیلی خوش گذشت و ساعت 12 شب برگشتیم خونه و تو بیهوش شدی ....

ذوق ارمیا واسه عیدیایی که کادو شده بود ... خاله جون الیا و من بهت عیدی اسباب بازی دادیم وای بقیه عیدیات پول بود که همه رو میذاشتی تو کیفی که خاله جون الی خودشون واست درست کرده بودن و بهت عیدی دادنش . هم ئاسه شما و هم آرسینبوس

    عیدی خاله جون الناز

 عیدی خاله جون الی

 عیدی مامان الهام

ارمیا و محیا جون و خوش گذرونی و بازیای روز اول عید خونه پدر جون

 

همیشه بهترینها رو واست آرزو میکنم بهترینم . تو سبزترین سین هفت سینمی هر سال فرشته کوچولو

راستی ارمی عزیزم این پلیور قشنگ کار دست مامان جونه که اینقد خوش تیپت کرده . ست امسالت خسلس خوش رنگ بود ...همه گفتن خیلی شیک شدی گل نازم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

biiitaaa
4 فروردین 95 21:27
روزهاتون شاد شاد...تقديرتون قشنگ...از ته دل عيدتون مبارک خيلي خوشحال ميشم عزيزم به منم سر بزني