انتخاب عکس ...
انتخاب عکس ... گل گلدونم
شنبه عصر با خاله جون عادله رفتیم آتلیه واسه انتخاب عکسای شما و آرسین جون ...
تا وارد آتلیه شدیم شما رفتی قسمت دکور عکسا و با چند تا بچه ای که اونجا بودن شروع کردی به بازی و از یکیشون که یه دختره 1 سال و نیمه بود گفتی اسمت چیه ؟؟؟ مامانش گفتن مهساست ..ایم شما چیه ؟؟؟ شمام گفتی منم ارمیام...
بعدش من و خاله جون عادله تو اطاق داشتیم عکس انتخاب میکردیم که شما اومدی داخل و دوستتم اومد و رفت سمت آرسین که رو مبل دراز کشیده بود و دستشو گرفت و شمام بلافاصله بهش اخم کردی و با صدای عصبی و کلفتی گفتی نکنش ...
بعدم نشستی رو صندلی و حواست هم به عکسای آرسین بود و هم به خودش .... خانوم داشتن عکسای آرسینو رد میکردن واسه انتخاب که یهو شما گفتی وای چه گشنگه ... خانوم چگد گشنگه ... وای خیلی گشنگه ... خانوم مرسی
همه این حرفا رو پشت سر هم گفتی و خانومه برگشتن بهت گفتن قربونت برم پسر ناز و شیرین زبون شماها خودتون ناز بودین که عکساتون نازه عزیزم ....
انشالله عکساتون تا یه ماه آینده آماده میشه .
