ERMIAERMIA، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه سن داره

نازنینم دوست دارم

اقدام ناموفق ....

1393/9/8 11:53
نویسنده : الهام
241 بازدید
اشتراک گذاری

.... نازنین پسر ....

از 2 شنبه گذشته 93/08/26 اقدام به از پوشک گرفتنت کردیم ولی تا دیروز که 93/09/07 بود متاسفانه اصلا همکاری نکردی و بنده دوباره از پوشک استفاده کردم تا یه خورده بزرگتر شی ....

آخه تو سایتای مختلف search کردم و دیدم شما هنوز آمادگیشو نداری و نباید بهت فشار بیارم . ضمنا اکثرا معتقد بودن که باید از 28 ماهگی به بعد باید واسه اینکار اقدام کرد ....

ولی اینقد تو این 1 ماه گذشته پیشرفت کردی تو حرف زدن که مثه یه آدم بزرگ کاملا حرف میزنی . شعرای زیادی بلدی و خودت میخونی مخصوصا وقتی سرت به کار خودته و حواست به کسی نیست ....

یه توپ دارم قلقلیه ... اتل متل توتوله .... آقا پلیسه ....

هر دو تا شعر سامی بیگی که خیلی معروفه و سوسن خانوم و چرا رفتی همایون شجریان

از بچگی (حدود 6 ماهگی ) وقتی میخواستی بخوابی اصولا با آهنگای همایون شجریان و گاهی استاد شجریان میخوابیدی .هنوزم شبا با همین لالاییا میخوابی و عاشق آهنگ چرا رفتی همایونی !!!!!

پسر شیرین زبونم این روزا مدام حرفت راجع به آرسین جونه و تا وارد خونه مامان جون میشی میپرسی آرسین جون بی دندون کداست ؟؟؟؟

ولی وقتی هم اونجا باشه حسابی طفلیو اذیت میکنی و تا یه چیزی که مال شماست برمیداره سریع اقدام میکنی به کشیدنش که مال منه ....

وقتی یه کار به قول خودت اشبیا ( اشتباه ) میکنی و من دعوات میکنم .. بعد یه مدت میای سمت من و یه عالمه منو میبوسی و میگی مامان جون ایهام (الهام ) دوسم نداری ؟؟؟؟ من میبوسمت و میگم چرا پسرم عاشقتم بلافاصله میگی چیا دبام کدی ؟؟؟؟ (چرا دعوام کردی ) و بقیه ماجرا ....

خیلی دلربا و شیطون شدی و اینقد کارای جالب انجام میدی و اینقد درگیرت شدم که دیگه فرصت عکس گرفتن از شیرین کاریان و حتی نوشتن خاطراتتو نمیکنم ....

میپاشی زمین ------ میفتی زمین                

   ه به پا  ------ هواپیما

اینم یه جمله و یه کلمه با زبون شیرین و شیوای شما

پسندها (2)

نظرات (3)

مامان گل پسر
8 آذر 93 15:52
آی جونم ارمیا ی ناز و خوش زبونم هزار ماشاالله..
مامان منا
8 آذر 93 16:46
سلام عزیزم ارمیا جونم چقدر شما ناز حرف میرنی
مامان منا
8 آذر 93 16:50
سلام عزیزم من کورش 2 سال 4 ماهش بود از پنبه رز گرفتم چند روز اول خیلی سخت بود نیم ساعتی 1 بار میبردمش دستشویی بعد باباش رفت تو خونه قندش تست کن کورش دید خیلی ترسید کفتم اگه چیش کنی سوز میزنم دیگه شروع کرد به گفتن ولی تا چند ماه موقعی که میخوابید پنبه رز میشد امیدوارم این دوره به خوبی تموم بشه