ERMIAERMIA، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه سن داره

نازنینم دوست دارم

ماجراهای آتلیه نیکا ....

1393/12/18 11:13
نویسنده : الهام
285 بازدید
اشتراک گذاری

نازنین پسر

طبق معمول همیشه که خاله جون الی دنبال جی کارت آتلیه های کودک واسه شما و جدیدا آرسین جون هست ! حدود 2 هفته پیش واسه جفتتون جی کارت خریده بودن از آتلیه نیکا که واسه شما نمونه شاسی 50*70 انتخاب کرده بود و تا 18 اسفند وقت داشت ....

واسه همین دیروز ساعت 6:30 عصر و با آتلیه واسه شما و آرسین جون فیکس کردیم ...

دیروز از صبح با هم خونه بودیم .ساعت حدود 13:30 عمو میثم ز زد و گفت ارمیا رو آماده کن بیام ببرمش پارک .اول گفتم نه چون میخوای بری واسه نهار ولی عمو میثم گفتن نه میبرمش چون هوا عالیه و دیشب که با هم رفته بودیم گردش و خوردن آبمیوه ازم خواست ببرمش پارک ... چون هواسرد بود نبردمش و قول دادم هر وقت هوا خوب شد میام میبرمت .الان هوا عالیه ...

به هر حال تا عمو میثم اومدن شما نهارتو خوردی و بعد تا بهت گفتم ارمیا عمو میثم دارن میان دنبالت تا ببرنت پارک ... یهو پریدی بالا و  ذوق کردی و یه صدایی از خودت در آوردی که ....

تا چند دقیقه بعد عمو میثم اومدن و تا ز زدن دویدی سمت در و گفتی عم میثممه !!!! درو باز کردی و پریدی تو بغلش سلام کردی و تا عمو میثم گفتن چرا آماده نیستس ارمیا ؟؟؟!!!

دویدی لباساتو آوردی سمت من و به عمو نگاه کردی و گفتی الان آماده بشم باستا !!!

لباس پوشیدی و رفتی و ساعت 3 برگشتین خونه و نهار خوردیم و خوابیدین و ساعت 5:30 بیدارتون کردم که بریم آتلیه ...

عمو میثم از 5:30 تا 6 مشغول آرایش موهات بودن و من لباساتو پوشوندم و خاله جون عادله و آرسین جونم اومدن و رفتیم آتلیه ...

6:30 اونجا بودیم و شما تا دکورای مختلف آتلیه رو دیدی خواستی بری داخل .. من اجازه ندادم ولی آقای مدیر آتلیه فرمودن بزارین بره داخل و بازی کنه و راحت باشه ...

تا عکسای آرسین جونو گرفتیم شما حسابی آتیش سوزوندی و تا موقع عمو میثم دوباره موهاتو ok  کردن و نوبت شما شد که بر خلاف آتلیه های قبلی اصلا همکاری نکردی ... ولی امیدوارم عکسات خوب شده باشه ...

خانم عکاس گفتن چون مدل لباساش قشنگه میتونم از مدلای مختلف واسش استفاده کنم واسه همین از چند تا دکورشون واسه عکس ازت استفاده کردن ...

پسندها (1)

نظرات (0)